قلب طلایی مطالب جالب و خواندنی
| ||
|
شيوانا از مقابل مدرسهاي عبور ميكرد. پسر جواني را ديد كه غمگين و افسرده بيرون مدرسه به درختي تكيه كرده و به افق خيره شده است. شيوانا كنار او رفت و جوياي حالش شد. پسر جوان گفت: حضور در اين مدرسه نياز به پول زيادي دارد ولي پدرم فقير است و نميتواند از پس مخارج تحصيل من بر آيد. با مدير مدرسه صحبت كرديم و او گفته است به شرطي ميتوانم رايگان در اين مدرسه تحصيل كنم كه بتوانم در امتحانات درسي در تمام دروس بالاترين نمره را به دست آورم. اما اين درسها سخت است و با خودم ميگويم كه اين اتفاق هرگز نميتواند رخ دهد. براي همين به ناچار بايد تحصيل را ترك كنم ... شيوانا نفسي عميق كشيد و گفت: يعني تو قبل از انجام آزمون شكست را پذيرفتهاي و از پذيرفتن آن غمگين هم شدهاي؟ دليل اين تسليم و واگذاري مبارزه هم تنها اين است كه اين اتفاق يعني پيروز شدن افتادني نيست! خوب اين كه كاري ندارد! راهي پيدا كن و اگر پيدا نميشود راهي بساز كه اين اتفاق بيفتد. كاري كن كه اين چيزي كه ميخواهي رخ دهد. به جاي دست روي دست گذاشتن و قبل از آزمون از تلاش دست كشيدن سعي كن با چنگ و دندان از چيزي كه به آن علاقه داري دفاع كني و اتفاقي را كه دوست داري رخ دادني سازي! اگر سرنوشت تو به رخ دادن اين اتفاق بستگي دارد خوب كاري بكن كه رخ بدهد! سپس شيوانا دست بر شانههاي پسر جوان كوبيد و گفت: انسان قوي وقتي به مانعي بر ميخورد تسليم نميشود. يا راهي پيدا ميكند كه از آن مانع عبور كند و اگر اين راه پيدا نشد آن راه را ميسازد! برخيز و راه پيروزي خود را بساز و اتفاقي را كه بقيه محال ميدانند، رخ دادني كن... سخن روز : تمام تلاشت در زندگي اين باشد كه روزگار را مطيع خود كني نه اين كه خود مطيع روزگار باشي ... ![]() [ جمعه 18 فروردين 1391
] [ 11:14 ] [ زهرا ] |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |